زخم تنهای

عاشقانه

                           

امروز روز دادگاه بود و منصور داشت از همسرش جدا می شد ...
منصور با خودش زمزمه کرد ... چه دنیای عجیبی است این دنیای ما !
یک روز بخاطر ازدواج با ژاله سر از پا نمی شناختم و امروز به خاطر طلاقش خوشحالم...............


ادامه مطلب
+ نوشته شده در چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:, ساعت 15:53 توسط تنهایی |